استقلال و پرسپولیس محل آزمون و خطا هستند!
هفته گذشته حمید سجادی سرانجام از وزارت ورزش و جوانان استعفا داد. در چند ماه اخیر بارها شایعاتی در خصوص استعفای سجادی وجود داشت که هر بار تکذیب میشد ولی سرانجام او هفته گذشته این موضوع را تایید و دلیلش را هم کسالت خود عنوان کرد. موضوعی که البته هنوز واکنشی را در پی نداشته و وزارت ورزش فعلا در بلاتکلیفی به سر میبرد.
به بهانه استعفای وزیر ورزش به سراغ امیررضا واعظ اشتیانی، مدیرعامل اسبق استقلال رفتیم و با او در خصوص عملکرد دوساله سجادی و استعفای او صحبت کردیم. واعظ آشتیانی همچنین درباره خروج حسین قربانزاده از سازمان خصوصیسازی و تغییرات مدیریتی و حواشی استقلال هم صحبتهای جالبی را مطرح کرد.
گفتگوی خبرآنلاین با مدیرعامل اسبق آبیها در ادامه آمده است:
از استعفای وزیر ورزش شروع کنیم، ایشان گفته به دلیل بیماری و کسالت استعفا داده است. به نظر شما واقعا دلیلش این است یا صرفا بهانهای آورده؟
به هر حال هر کس باید به یک بهانه ای از مسئولیتی که دارد جدا شود. ایشان 3 کارت زرد گرفته و باید دلیل این سه کارت زرد را جویا شد. اما به اعتقاد من در این دو سال اتفاق خاصی در ورزش رخ نداد و روزمرگی را دادیم. می توانستیم از شرایط و فرصت ها استفاده بهتری کنیم ولی ما اتفاق جدیدی را شاهد نبودیم. ما در مجموع ورزشمان از کمیته ملی المپیک تا وزارت ورزش اتفاق جدیدی را شاهد نبودیم و متاسفانه باید بگوییم ورزش را آچمز کردیم. اینکه عملکرد را بر اساس تعداد مدال میسنجند برای من جای تعجب دارد. ورزش یک ظرفیت مدالی دارد که رخ میدهد. مثلا در یک المپیکی تعداد مدالها زیاد و در یکی دیگر کم است. آیا دلیلش بررسی شده؟ چون تولید ورزشکار حرفه ای در سطح جهانی یک حلقه معیوب دارد و به صورت گلخانه ای عمل می شود. در فاصله دو المپیک دوران قهرمانی بعضی ها تمام می شود و بدشانسی برای وزیر بعدی است و خوشنامی برای آن وزیری است که دوران شکوفایی قهرمانان در دوره آن ها رخ می دهد. مدال های ما در المپیک و بازی های اسیایی سینوسی است و مدام نبوده است. تا وقتی فرآیند منطقی و علمی نداشته باشیم همین است. به نظر من آقای سجادی باید در خلوت خودش به این قضیه فکر کند که در این دو سالی که روی کار بوده است چه اتفاقاتی را رقم زده و چقدر به وعده های خود عمل کرده است.
دولت هم فعلا واکنشی نشان نداده است.
متاسفانه به ورزش آن اهمیتی که باید، داده نمیشود. همه می دانند که ورزش چه تاثیر بزرگی روی فرهنگ و اقتصاد و حتی سیاسی هر کشوری دارد و می بینیم که در همه جای دنیا به خاطر همین تاثیر گستردهای که روی کشور دارد چه اهمیتی داده میشود. ما کاربرد ورزش را جدی نمی گیریم. دنیا از ورزش استفاده ابزاری می کند تا در حوزه های فرهنگی، اقتصادی و سیاسی اهدافش را پیش ببرد. در دنیا گردش مالی فوتبال یک تریلیون دلار است. مگر دنیا می تواند از این چشم پوشی کند؟ یا نشاط و شادی پس از مدل آوری که واقعیتی انکارناپذیر است. حالا ما بگوییم فوتبال استعماری است خب کاربردش را که می دانیم. فوتبال هوادار و بیننده دارد. به نظر من ما در حوزه ورزش دچار توهمیم و یک سری آدرس های غلط میدهند. البته در حوزه های دیگر نیز کم و بیش این چیزها را شاهد هستیم. درستش این است که از ورزش استفاده ابزاری کنیم و حیف است. اگر مدیران ما میدانستند که با ورزش تا چه حد می توانیم در عرصه های بین المللی و حتی روابط سیاسی خود پیشرفت کنند اهمیت بیشتری به ورزش میدادند. این حتی در دیپلماسی سیاسی هم می تواند به ما کمک کند ولی از این هم غافل شده ایم. متاسفانه ما فراموش کردهایم و بیشتر به مسائلی میپردازیم که اهمیتش کمتر است.
بحث دیگر بحث جایگزین برای سجادی است، اسامی مطرح شده در حد و اندازه های وزیر بودن هستند یا برای انتخاب جانشین هم مشکل داریم؟
من فقط نگران این هستم که فردی جایگزین شود که آقای سجادی رو سفید شود. اگر بنا باشد این اتفاق رخ دهد همان آقای سجادی بماند بهتر است. اگر این اتفاق رخ دهد نشان میدهد که ما هدف نداریم و افرادی که نام هایشان مطرح میشود باید فهمید با چه متر و معیاری مشخص میشوند؟ با چه سابقه و موفقیت و عملکردی اسمشان دوباره مطرح شده است؟ سازمان با افراد کوچک، چانهشان هم کوچک می شود. سازمان ها زمانی موفق میشوند که افراد اصلی روی کار انسان های بزرگ و مفید باشند. اگر برای پست های بالا رتبه افراد بزرگی روی کار نیایند قطعا آن سازمان موفق نخواهد بود.
آقای قربان زاده که اخیرا خیلی در بحث مدیریت استقلال و پرسپولیس فعال بودند هم به شکلی ناگهانی از سازمان خصوصیسازی رفتند. درحالی که همین اواخر نفراتی را برای دو باشگاه انتخاب کرده بودند!
ایشان روز اولی که آمد گفت اگر استقلال و پرسپولیس زیر نظر آنها خصوصی نشود استعفا میدهد، من همان زمان گفتم بهتر است همین حالا استعفا بدهید. این راهی نبود که اتفاقات مهمی برای دو باشگاه رخ دهد. نوع سهام فروشی و نوع واگذاری و پلی که در اختیارشان قرار دادند، به سرنوشت خوبی دچار نشد. آقایان از افرادی مشورت گرفتند که ایده هایشان را تایید کنند و مشورت غلط بدهند. دیدیم که تیم ها به سمت و سویی رفتند که بدهی های سنگین برای هر دو باشگاه به وجود آمده، شرایط استقلال که مشخص بود و از نظر من پرسپولیس آتش زیر خاکستر است. در مورد هیئت مدیره ها نیز میبینیم افرادی که صلاحیت ندارند روی کار آمدهاند. اینکه افراد حقوقی و اقتصادی باشند در دنیا هم همین است ولی انتخاب یک حسابدار را با فرد کارآفرین اشتباه گرفتند. از کی تا حالا حسابرس فرد اقتصادی است؟ در کل میبینیم که عملکرد ایشان قابل دفاع نیست در حالی که دیدیم زمانی که آمده بودند آقای سجادی با شور و شعف در مورد ایشان صحبت میکرد که برای واگذاری این دو تیم همه چیز آماده است و حالا هم میبینیم که این واگذاری چیزی جز دردسر نداشته است. ضمن اینکه فکر میکردند با سهام فروشی می توانند واگذاری را عملی کنند که این اتفاق را عاقبتش را داریم میبینیم. فضای استقلال و پرسپولیس و فضای ورزش در مجموع به یک مکانی برای آزمون و خطا تبدیل شده در هر صورت امیدواریم هر کس بیاید بتواند عملکرد خوبی داشته باشد و بتواند دردی از فوتبال و ورزش دوا کند.
حضور علی خطیر در استقلال را چطور ارزیابی میکنید؟
ما همیشه باید امیدوار باشیم. برای ایشان هم ابراز امیدواری میکنیم که بتواند با چالش هایی که پیش رو دارد سربلند خارج شود. فقط سوال اینجاست او کجا به عنوان نفر اول کار اجرایی انجام داده و آیا با آن آشنایی دارد؟ ضمن اینکه او به تنهایی نمیتواند تمام مشکلات را حل کند و باید مشاوران درستی نیز در این کار داشته باشد. به نظر من نسخه شفابخش استقلال این است که دولت یا وزارت ورزش مشکلات اقتصادی باشگاه را حل کنند و یک مدیر شجاع و توانمند و عاقل را بیاورند تا تیم از این فضا دور شود. همان طور که نمیشود اقتصاد کشور را با موعظه حل کرد، مشکلات استقلال را هم نمیشود با موعظه حل کرد. کار علمی و عملی و عقلایی میخواهد. اینکه پول را به دو باشگاه وارد کنی و نظارتی نداشته باشی که نمی شود. متاسفانه پول را به دو باشگاه وارد کردند و ذوب شد. پول را دست افرادی دادید که عادت به هزینه دارند و اصلا معنی درآمد را نمی دانند. کار بزرگ مرد بزرگ میخواهد. الآن کل بودجه کشور را به استقلال و پرسپولیس بدهید در کمتر از یک سال آن را ذوب می کنند. چون دست به هزینه آن ها تواناست. امیدواریم که آقای خطیر با راهکار مناسب شرایط استقلال را بتواند درست کند. آوردن اسپانسر البته بخشی از داستان است ولی بدهی 700 میلیاردی چه می شود؟ حالا گیرم اسپانسر مشکل فصل را حل کند، بدهی ها چه می شود؟ تکلیف بدهی ها و زمین هایی که گرو گذاشتند چیست؟ وام گرفتن که هنر نیست، هنر پرداخت قسط ها و درآمدزایی است. نه اینکه پول بگیریم گره باز شود و بعد هیچی نشود.
بحثی هم که اخیرا جواد نکونام مطرح کرده بازگشت یک فرد به استقلال بوده است.
به نظر من کار نسنجیده ای بود زیرا جو تیم را با این صحبت ها به هم ریخت و از نظر من کسی که تصمیم میگیرد حرفی را بزند باید به عاقبت آن هم فکر کند. اشتباه ما همین است حرف هایی زده میشود که فقط برای تیم حاشیه درست میکند و چیزی را حل نمیکند. این صحبت ها بار روانی و حقوقی ایجاد می کند. من به دلیل منافع سازمانی استقلال این حرف را می زنم. جمع کردن این حواشی کار سختی است.
زمانی که شما در استقلال بودید این فرد در مقطعی در باشگاه بود. در این سال ها همیشه بحث درباره او زیاد بوده. چقدر این صحبت ها را تایید می کنید؟
از نظر من اگر شواهد و مدارکی دارند که ایشان کاری را کردهاند و باشگاه را به هم ریخته باید رو کنند و گزارش دهند تا نهاد های بالاتر جلوی او را بگیرند. اگر مدرکی نداشته باشند این فرد می تواند اعاده حیثیت و شکایت کند. این حرف چه مصلحتی داشت؟ نکته دیگری که باید به شما بگویم زمانی که من معاون وزیر صنایع بودم همین بنده خدایی که گفتید دفتردار من بود، از آقای فتح الله زاده سوال داشتم که شما به چه واسطه ای آمدید واعظ را در وزارت صنایع دیدید؟ همین آقای بابایی بود دیگر. شما آمدید گفتید این آقا مشاور من است قبل از من اصلا ایشان در باشگاه حکم داشتند. حالا من نمیخواهم بگویم زمان من بوده یا ایشان می خواهم بگویم بالاخره هر کس با یک بهانهای یک جا سر کار می رود. اما اینکه شما را فردی معرفی کرده عملکرد شما ربطی به معرف شما دارد؟ خیر! می گویند از قبل در باشگاه بوده اما ببینید چند مدیرعامل آمدند چرا آنها هیچ کاری نکردند؟ چرا بیرونش نکردند؟ اینکه کسی اینطوری قضاوت شود غیرمنصفانه است.